آيين انتظار
آيين انتظار
مقدمه
اينک نزديک به دوازده قرن است که از غيبت محنت افزاي امام عصر علیه السلام عليه السلام گذشته، و بي ترديد اين زمان بس دراز تا ظهور آن حضرت ادامه خواهد يافت. به گواهي حضرت رضا عليه السلام داستان ظهور داستان قيامت است، از آن روي که هيچ کس جز خداي هنگام آن را نمي داند و اين امر بر اهل آسمانها و زمين دشوار است و ناگهان فرا مي رسد. (2) بنابر اين پي چوبي از هنگام و زمان ظهور، کاري بي ثمر و به انتظار آن بودن، وظيفه ما بندگان خواهد بود. حضرت جواد عليه السلام فرمايد: ان القائم منا هو المهدي الذي يجب ان ينتظر في غيبته و يطاع في ظهوره. (3).
براستي که قائم از ما همان مهدي باشد، آن که واجب است در زمان غيبتش انتظار او را کشند و در هنگام ظهورش فرمانش برند. مفهوم انتظار، چشمداشت ظهور و خواست قلبي آن است که از شناخت و ايمان به ظهور ناشي مي شود. و داراي پاداش و ارزش فراوان معنوي است. (4) انتظار
بسان ديگر عبادتها از کيفيت و ابعاد عملي برخوردار است که پيشوايان الهي ما در آثار خود آن را مورد توجه قرار داده و رعايت دقيقش را وظيفه و تکليف مردمان در عصر غيبت دانسته اند. نوشته اي که اينک در دست داريد، گلچيني از آن وظايف و تکاليف الهي است که براي يادآوري و تذکر خود و خوانندگان گرامي فراهم آورده ايم، گر چه پيشتر، عالمان و محققان شيعي در اين باره داد سخن داده اند و آثار گرانقدري از خود به يادگار نهاده اند. از آنانند:
1 - ابراهيم بن محسن کاشاني الصحيفه الهاديه و التحفه المهديه.
2 - ميرزا حسين نوري (1320 ق) باب دهم از نجم ثاقب. آيت الله ميرزا محمد حسن شيرازي فرموده است: اين کتابي است در نهايت تماميت و متانت و حسن ترتيب وجودت تهذيب که در نظر ندارم در اين باب به اين خوبي کتابي نوشته شده باشد. و در دفع شبهه و تصحيح عقيده بر متدين مراجعتش لازم است. (5).
3- صدرالاسلام علي اکبر همداني (زنده در 1317 ق) تکاليف الانام في غيبه الامام (پيوند معنوي با ساحت مقدس مهدوي) 4 - سيد محمد تقي موسوي اصفهاني (1348 ق) - باب هشتم از مکيال المکارم في فوائد الدعاء للقائم عليه السلام - وظيفه الانام في زمن غيبه الامام عليه السلام 5 - شيخ عباس قمي (1359 ق) فصل ششم از باب چهاردهم منتهي الامال 6 - سيد محمد صدر (معاصر) فصل سوم از بخش دوم تاريخ الغيبه الکبري.
اميد است که همگي در مورد تکاليف خويش نسبت به امام عصر علیه السلام عليه السلام بيانديشيم و با عمل به آنها هر چه بيشتر مشمول لطف و عنايت حضرتش شويم و سهمي هر چند اندک در زمينه سازي ظهورش داشته باشيم. اللهم عجل فرجه و سهل مخرجه و اوسع منهجه و اسلک بي محجته.
شناخت امام عصر علیه السلام
نشناسد، به مرگ جاهلي مرده است. آن حضرت در پاسخ فرمود: اين حق است چنانکه روز روشن حق است. به حضرتش گفتند: اي زاده رسول الله، حجت و امام پس از شما کيست؟ فرمود: ابني محمد. هو الامام و الحجه بعدي. من مات و لم يعرفه، مات ميته جاهليه. (6).
پسرم محمد باشد. او امام و حجت پس از من است. هر که بميرد و او را نشناسد، به مرگ جاهلي مرده است. به گواهي حضرت صادق عليه السلام، مرگ جاهلي همان مرگ در حال ضلالت و گمراهي است. (7).
شناخت امام عصر علیه السلام عليه السلام از دو جنبه نسبي و حسبي اهميت دارد. شيعه بايد بداند که نياي آن حضرت کيانند و آن والاگهر از چه مقام و منصبي برخوردار است. به برکت اين شناخت، مدعي راستگو و متمهديان دروغين از هم جدا مي شوند و هيچ وقت دلهاي مردمان به شک و ترديد نمي افتد. براي آشنايي با امام عصر علیه السلام عليه السلام احاديث بسياري از زبان مبارک رسول خدا و امامان عليهم السلام صادر شده که عالمان شيعي در کتابهايي مستقل به روايت آنها پرداخته اند. مانند: شيخ طوسي در کتاب الغيبه، و شيخ نعماني در کتاب الغيبه، و شيخ صدوق در کمال الدين. صدر الاسلام همداني گويد: در اين عصر و زمان بر آحاد و افراد مومنين و مومنات و مسلمين و مسلمات واجب است که هر يک چند مجلدي از اين نوع کتب عربي و فارسي در خانه خود داشته باشند. و هميشه به مطالعه و مذاکره آن بپرازند. (8).
پيروي از امام عصر علیه السلام
خدايا، براستي که ناگريز زمينت را حجتي از جانب تو بر آفريدگانت باشد که آنان را به سوي دينت هدايت کند و علم تو را به آنان بياموزد تا که حجتت طل نشود و پيروان اوليايت پس از آنکه به واسطه او هدايتشان فرمودي، گمراه نشوند. و آن حجت يا آشکار است و فرمانبرداري نشود، يا پنهان است و در حال انتظار. اگر شخص او در زمان هدايت مردم غايب شود، علم و آدابش در دلهاي مومنان ثابت باشد و آنان بدان عمل کنند. حضرت صادق عليه السلام فرمايد: ان لصاحب هذا الامر غيبه. فليتق الله عبد و ليتمسک بدينه. (10).
براستي صاحب اين امر را غيبتي باشد. پس (در آن زمان) بنده بايد از خداي پروا کند و دين خود را محکم نگاه دارد.
من سره ان يکون من اصحاب القائم، فلينتظر و ليعمل بالورع و محاسن الاخلاق، و هو منتظر. فان مات و قام القائم بعده، کان له من الاجر مثل اجر من ادرکه. فجدوا و انتظروا، هنيئا لکم ايتها العصابه المرحومه! (11).
هر که دوست دارد از ياران قائم باشد، بايد انتظار کشد و از گناه پرهيز کند و بر اخلاقي نيکو باشد در حالي که منتظر است. پس اگر چنين کسي پيش از قيام قائم در گذرد، او را پاداشي باشد مثل پاداش کسي که قائم را درک کرده باشد. پس کوشش کنيد و انتظار کشيد، که گوارايتان باد اي گروه مورد رحمت!
دعوت به سوي امام عصر علیه السلام
بنابر اين، آنان که امام زمان خويش را شناخته اند و به حضرتش ايمان دارند، وظيفه شناساندن هم بر دوش مي کشند. سليان بن خالد گويد: به حضرت صادق عليه السلام عرض کردم: خانواده اي دارم که سخن مرا مي پذيرند. آيا آنها را به اين امر (آيين) دعوت کنم؟ آن حضرت فرمود:
آري، خداي عز و جل در کتابش فرمايد: يا ايها الذين آمنوا قوا انفسکم و اهليکم نارا وقودها الناس و الحجاره: (13) اي کساني که ايمان آوريده ايد خود و خانوداه تان را از آتشي حفظ کنيد که سوخت آن مردم و سنگها باشند. (الکافي 211:2) عالمان و خادمان اهل بيت عليهم السلام نيز در اين راه رسالت بس سنگيني بر دوش دارند. زيرا که آنان شمع به دست گرفته و عهده دار راهبري مردم در عصر غيبتند. عالم رباني و فقيه صمداني آيت الله ميرزا مهدي اصفهاني (1365 ق) که از جمله شيفتگان و باريافتگان آستان امام زمان عليه السلام در نامه اي به شاگرد خود آيت الله شيخ محمد باقر ملکي ميانجي (14) نخستين وظيفه عالمان را باز کردن در خانه اهل بيت عليهم السلام به روي شيعه مي داند و توصيه مي کند که آنان در موضوع امامت و کمالات حضرت ولي عصر عليه السلام سخن برانند تا مردم گرفتار ناپاکان نشوند. او در بخشي از نامه اش مي نويسد: اوصيک - يا اخي - ثم اوصيک بدعوه الناس و توجيه قلوبهم و السنتهم الي امام زمانهم و ملاذهم صلوات الله عليه. تو را - اي برادر - سفارش مي کنم، و باز هم سفارش مي کنم که مردم را به سوي امام زمانشان و ملجا و پناهشان - صلوات الله عليه - دعوت کني و دلها و زبانهاشان را به او متوجه سازي.
خدمت به امام عصر علیه السلام
نه. و اگر او را درک مي کردم، تمامي روزهاي عمرم را به خدمت او مي پرداختم. آيت الله سيد محمد تقي موسوي اصفهاني گويد: در اين حديث اشاره به اين است که خدمت آن حضرت رترين عبادتها و محبوبترين طاعتهاست. زيرا امام صادق عليه السلام که عمر شريفش را جز در انواع طاعت و عبادت الهي در روز و شب صرف ننموده است بيان فرمود که اگر قائم را درک مي کرد روزگار زندگيش را در خدمت او صرف مي نمود. پس، از اين کلام ظاهر مي شود که سعي و کوشش در راه خدمت قائم عليه السلام برترين طاعتها و شريفترين وسايل تقرب به خداوند است. چه، امام صادق عليه السلام آن را ترجيح داده و از ميان انواع طاعت و اقسام عبادت برگزيده است. (16).
آمادگي براي ياري امام عصر علیه السلام
اي کساني که ايمان آورده ايد، صبر کنيد و شکيبايي ورزيد و آماده و حاضر يراق باشيد و از خدا پروا کنيد، باشد که رستگار شويد. حضرت باقر عليه السلام اين آيه را چنين تفسير فرمود: اصبروا علي اداء الفراض. و صابروا عدوکم. و رابطوا امامکم المنتظر. (18).
صبر کنيد بر گزاردن احکام شرع. و شکيبايي ورزيد بر اذيت دشمنانتان. و آماده و حاضر يراق باشيد وبراي امامتان که در انتظار او هستيد. لزوم آمادکي براي ياوري امام عصر علیه السلام عليه السلام در هنگام ظهور از آن است که حضرتش با قيامي مسلحانه عرصه گيتي را از ستم و ستمکاران پاکيزه خواهد ساخت. به همين لحاظ شيعه بايد خود را براي آن روز که ناگهان فرا مي رسد و آماده و مجهز سازد. حضرت صادق عليه السلام فرمايد: ليعدن احدکم لخروج القائم و لو سهما. (19).
بايد هر کدام از شما مردم براي خروج قائم چيزي آماده کند، گر چه آن چيز يک تير باشد.
دعا کردن براي امام عصر علیه السلام
و براي تعجيل فرج بسيار دعا کنيد، که همان، فرج و گشايش گرفتاري شماست. فقيه رباني ميرزا حسين نوري نويسد: از تکاليف، دعا کردن است از براي حفظ وجود مبارک امام عصر علیه السلام عليه السلام از شرور شياطين انس و جن و طلب تعجيل نصرت و ظفر و غلبه بر کفار و ملحدين و منافقين براي آن جناب، که اين نوعي است از اظهار بندگي و رضاي به آنچه خداي تعالي وعده فرموده که چنين گوهر گرانبهايي را که در خزانه قدرت و رحمت خود پروريده و بر چهره آن حجاب عظمت و جلالت کشيده... ظاهر و دنيا را از پرتو شعاع آن روشن نمايد. (21).
آيت الله سيد محمد تقي موسوي اصفهاني درباره انگيزه دعا براي امام عصر علیه السلام عليه السلام مي نويسد: دعا کردن به کسي، فرع محبت به آن کس است. و اعظم اسباب محبت و دوستي، آن است که شخص وجود کسي را خير بداند، که بودن خير در وجود هر کس مقتضي و موجب محبت اوست. پس هر قدر معرفت شخص انساني به وجود خير در وجود کسي کاملتر شد محبتش به او کاملتر مي شود، و هر قدر محبتش کاملتر شد، تعلقش در دعاي به وجود او کاملترو زيادتر مي شود.... مومنين هر کدام که معرفتشان به آن حضرت و خيرات وجود مبارک او کالمتر است، محبتشان هم کاملتر است. و هر چه محبتشان کاملتر باشد، اهتمامشان در دعا گويي به آن حضرت کاملتر و زيادتر است. (22).
حزن و اندوه براي امام عصر علیه السلام
ايمان نياوره بنده مگر آنکه من نزد او محبتوبتر از خود باشم و اهل بيت من نزد او محبوبتر از اهل بيت خودش باشند. سيد علي بن طاووس به فرزندش سيد محمد مي گويد: فرزندم محمد! تو را و برادرت و هر که اين کتاب را بخواند سفارش مي کنم به درستي در معامله با خدا جل جلاله و رسول او صلي الله عليه و آله و سلم و رعايت سفارشها و بشارتهاي آن دو درباره ظهور مولايمان مهدي عليه السلام. چه، گفتار و کردار بسياري از مردم را از نظرهاي فراوان با عقيده آنان مخالف يافتم. به طور مثال اگر معتقد به امامت آن حضرت، بنده اي يا اسبي يا درهم و ديناري از دست دهد و گم کند، سرا پا متوجه آن مي شود و براي يافتن آن نهايت کوشش را انجام مي دهد. امام نديديم که کسي براي تاخير ظهور آن حضرت از اصلاح اسلام و ايمان و قطع ريشه کافران و دشمنان به اندازه دلبستگي به اين امور ناچيز دلبسته باشد و به مقداري که براي فقدان اين چيزها ناراحت مي شود متاثر باشد. پس چنين شخصي چگونه ادعاي شناخت حق خدا جل جلاله و حق رسول او صلي الله عليه و آله و سلم و اعتقاد به امامت آن حضرت دارد، به گونه اي که مدعي موالات و دوستي بيش از اندازه هم هستند؟! (24).
منتظران واقعي امام عصر علیه السلام عليه السلام که تا ظهور آن حضرت در غم و اندوهند، بايد در مناسبتهاي مختلف حزن قلبي خويش را بنمايانند و سرشک خون در فراقش جاري سازند. حضرت صادق عليه السلام فرمايد: اما و الله ليغيبن سبتا من دهرکم و ليخملن حتي يقال: مات! هلک! باي واد سلک؟! و لتدمعن عليه عيون المومنين. (25).
بدانيد که او مدتي از روزگار را پنهان شود و ياد او از خاطرها برود، تا آنجا که گويند: مرد! هلاک شد! به کدام وادي رفت؟! و چشمان مردم با ايمان برايش بگريد. صدرالاسلام همداني در اين زمينه دعاي ندبه را سفارش مي کند و مي گويد: خوب است در هر جمعه، دوستان آن حضرت ارواحنا فداه از مرد و زن، در مسجدي از مساجد يا معبدي از معابد اجتماع نموده، اين دعاي مبارک را با کمال تضرع و زاري و ناله و سوگواري و با نهايت حزن و اندوه و بي قراري بخوانند و گريه کنند و بر غيبت آن شمس تابان و فقدان آن جان جهانيان نوحه کنند. (26).
صبر و مقاومت در برابر دشمنان
اما ان الصابر في غيبه علي الاذي و التکذيب بمنزله المجاهد بالسيف بين يدي رسول الله صلي الله عليه و آله. (28).
از ما دوازده هدايت يافته باشد. نخستين ايشان اميرالمومنين علي بن ابي طالب و آخرين ايشان نهمين فرزند من باشد. و او امام بر پا دارنده حق است. خداي به وسيله او زمين را پس از مرگش زنده مي کند، و به او دين حق را بر همه دينها پيروز مي گرداند، گر چه مشرکان اين امر را ناخوش دارند.
او را غيبتي است که اقوامي در آن از دين بر مي گردند و گروهي ديگر بر دين ثابت قدم باقي مي مانند و در نتيجه مورد اذيت قرار مي کيرند. به آنان از سر انکار و استهزا مي گويند: اگر راست مي گوييد، اين وعد کي خواهد بود؟! بدانيد که هر کس در غيب آن حضرت بر اذيت و تکذيب دشمنان شکيب باشد، بسان کسي است که با شمشير در خدمت رسول خدا صلي الله عليه و آله به جهاد مي پردازد.
همدلي براي ياري امام عصر علیه السلام
اگر شيعيان ما - که خداي آنان بر طاعتش توفيق دهاد - در راه وفا به پيماني که بر دوش دارند همدل بودند، برکت لقاي ما از ايشان وا پس نمي افتاد و سعادت ديدار ما براي آنان زودتر دست مي داد، ديداري که با شناخت حقيقي و درست ايشان نسبت به ما، همراه باشد. پس ما را از ايشان دور نمي دارد جز رفتار ناپسند که به ما مي رسد و ما آن را از ايشان شايسته نمي دانيم.
مرزباني از آيين
پی نوشتها:
(1). يونس:20.
(2). کمال الدين 373:2.
(3). کمال الدين 377:2.
(4). بنگريد به: کمال الدين 2: 647 - 644، نور الابصار في فضيله الانتظار / 23 - 15.
(5). نجم ثاقب / 2.
(6). کمال الدين 409:2، کفايه الاثر:292.
(7). الکافي 376:1.
(8). تکاليف الانام:269.
(9). کمال الدين 302:1.
(10). الکافي 335:1 و 336، غيبه الطوسي:455، غيبه النعماني:169
(11). غيبه النعماني:200.
(12). کمال الدين 409:2، کفايه الاثر:292.
(13). تحريم 6:66.
(14). نامبرده از عالمان و محققان عصر حاضر در حوزه علميه قم بوده، داراي گواهي فقاهت از استاد ارجمندش آيت الله ميرزا مهدي اصفهاني مي باشد. مهمترين آثار چاپي ايشان از اين قرار است: مناهج البيان في تفسير القرآن، توحيد الاماميه، بدايع الکلام في تفسير آيات الاحکام.
(15). غيبه النعماني:245.
(16). مکيال المکارم 220:2.
(17). آل عمران:200.
(18). غيبه النعماني:27، ينابيع الموده:421.
(19). غيبه النعماني:320.
(20). کمال الدين 485:2، غيبه الطوسي:292 و 293.
(21). نجم ثاقب:508.
(22). کنزالغنائم:52 و 53.
(23). بحارالانوار 13:17. و نيز بنگريد به: همان 86:27 و 112.
(24). کشف المحجه:206:فصل 150.
(25). غيبه النعماني:152 و 153.
(26). تکاليف الانام:189.
(27). يس 48:36.
(28). کمال الدين 317:1.
(29). کشف المراد:388.
(30). کمال الدين 130:1 و 132.
(31). الاحتجاج 602:2.
(32). تفسير العسکري عليه السلام:345، منيه المريد:118.
/خ
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}